روزی کارفرمایی کارمند با تجربه اش را اخراج کرد. کارمند سراسیمه و ناراحت نزد او آمد و با لحنی اعتراضی گفت؛ چرا من را با 20 سال تجربه کاری اخراج کردی؟
کارفرما در کمال خونسردی پاسخ داد؛ اشتباه نکن، تو فقط یک سال تجربه داری و 19 سال تکرارش کرده ای!
این تیپ کارمندها به وفور در سازمان ها و کسب و کارها وجود دارند، هم در بخش خصوصی هم دولتی و هم خصولتی .افرادی که به اشتباه فکر می کنند چون سالها در یک سازمان یا کسب و کار شاغل بوده و یا هستند پس حتماً و قطعاً کاربلد و کاردرست هستند و اگر روزی هم به هر دلیلی آن کسب و کار را ترک کنند، آنجا زیر و رو می شود و حتی مدعی هستند که کسی هم قدرشان را نمی داند.
خیراینگونه نیست، این یک توهم است، توهم دانایی و شاه کلید بودن که متأسفانه تبدیل به یک آفت اخلاقی در محیط سازمان ها و کسب و کار شده است. تجربه خیلی خوب و عالی است. اما الزاماً نشانه ی کاربلدی، یگانگی و خاص بودن نیست. اگر اینگونه بود که این همه کارمند بی اثر، ضعیف و به راحتی قابل جایگزین نداشتیم. افرادی که سالهای سال فقط تجربه ی اولین سال کاری شان را مدام تکرار، تکرار و تکرار کرده اند، بدون اینکه ذره ای روی رشد شخصی، شغلی و مهارت های خود کار کنند، از اشتباهاتشان در مسیر شغلی درس بگیرند و توانایی هایشان را در انجام درست، عمیق و با کیفیت کارها ارتقاء بدهند.
شما باید در سازمانتان طوری نقش آفرینی کنید که کارفرما یا رئیستان فقدانتان را مساوی با افول سازمان یا کسب و کار خود بداند . در آن صورت کارمندی مو سفید کرده، کاربلد، راه بلد، حیاتی و غیر قابل جایگزین خواهید بود.
نویسنده : احمد دیناری؛ مشاور و سخنران حرفه ای سرمایه گذاری گردشگری