معجزه گری به نام بازاریابی در کسب و کار

محبوب‌ترین یادداشت ها

تعداد بازدید: 163
تعداد بازدید: 163

معجزه گری به نام بازاریابی در کسب و کار

4.4
(13)

بازار این روزها به شدت رقابتی است و عرضه و تقاضا نامتعادل، مشتریان شک گرا و دسترسی شان به رقبا و محصولات و خدماتشان به واسطه ی صدور مجوزهای بی شمار و تحول درتکنولوژی اطلاعات و ارتباطات سهل تر شده است. خواسته ها و انتظارات مشتریان نیز روز به روز متنوع تر شده و تأمین این خواسته ها و انتظارات هم برای مشتریان امروزی و هم برای مشتریان فردا، جز با به کارگیری روش ها و استراتژی های نوین بازاریابی و پرورش خلاقیت و نوآوری میسر نمی باشد.

لذا اینجاست که وجود معجزه گری به نام «بازاریابی» در کسب و کار به معنای واقعی آن و در جهت نیل به اهداف اولیه بازاریابی همچون سهم و جایگاه بیشتر و بهتر در بازار، مشتریان بیشتر، فروش بیشتر، سود بیشتر و رضایتمندی بیشتر، بیش از پیش احساس می گردد.

این معجزه گر کمک می کند تا عرضه و تقاضا متعادل تر گردند، خریداران و عرضه کنندگان خدمات و محصولات، از انجام فعالیت ها و اقدامات بیهوده پرهیز کنند، به یکدیگر نزدیک تر شوند و بستر داد و ستدی خوب و همراه با رضایتمندی برای هر دو طرف مهیا گردد.

بازاریابی عزیز است، چراکه مأموریت های کسب و کار را محقق می کند، مأموریت هایی همچون بررسی و تحلیل بازار و شناسایی، جذب و حفظ مشتریان در کسب و کار با به کارگیری استراتژی ها و تاکتیک های عملیاتی و اجرایی مناسب و مؤثر و منطبق با ویژگی های جامعه یا بازار هدف . موضوعی که در بازار کنونی، چالش بسیاری از کسب و کارهاست و این نقش آفرینی بازاریابی است که باعث سیستم سازی، نظام مند شدن فعالیت های اقتصادی، ایجاد رضایتمندی و وفادارسازی و در نهایت سودآوری در کسب و کار می شود و نباید از آن غافل بود و اهمیت آن را نادیده گرفت. چرا که این عنصر حیاتی در کنار فواید فوق، به کنترل هزینه ها و تصمیم گیری بهتر و سهل تر مدیران و حیات و بقاء کسب و کار نیز کمک های شایانی می کند و به همین دلیل آن را «معجزه گر» نامیده ام.

اصولاً فروش و سود بیشتر در کسب و کار، هرگز محقق نمی شود مگر با نقش آفرینی بازاریابی و تلاش برای افزایش تعداد مشتریان، افزایش تکرار خرید و حجم خرید آنها که دقیقاً وظیفه و هنر بازاریابی است. بنابراین در این بازار به شدت رقابتی و پر نوسان، وجود بخشی تخصصی، مجزا و در عین حال در ارتباط و تعامل دوسویه و مؤثر با سایر بخش ها در کسب و کار که بتواند با تدوین و اجرای برنامه های اجرایی خاص، عرضه کنندگان خدمات و محصولات و خریداران را به هم برساند و این وصلت و آشنایی را برای سالیان سال تداوم بخشد، ضروری و حیاتی است. بخشی که فرهنگ سازی می کند، سیستم سازی می کند، به کسب و کار و وضعیت مالی آن کمک می کند و از خط مقدم فروش، پشتیبانی کرده و محرک آن است.

این بخش به واحد فروش کمک می کند، محصول و خدمت بهتر را به مشتریان بهتر و بیشتر با رعایت و به کارگیری اصول حرفه ای فروشندگی بفروشد و برای تحقق این امر و در جهت فروش و رضایتمندی بیشتر از آموزش های مهارتی نیروهای فروش نیز غافل نمی شود و همواره در راستای توانمندسازی آنها حرکت می کند.

به خاطر داشته باشید که ارتباط بین بازاریابی و فروش ارتباطی مستقیم و دوطرفه است و فروش بدون برنامه و تفکر بازاریابی یعنی هیچ و تلاش بازاریابی هم بدون نیروی فروش توانمند یعنی هیچ هیچ هیچ!

هدف اصلی در تجارت؛ مشتری یابی و مشتری مداری است و موفقیت یا شکست درتجارت با موفقیت یا شکست در تلاش های بازاریابی مدیران و کارکنان کسب و کارها تعیین شده و 48 درصد شکست های تجاری هم دقیقاً به کم کاری در حوزه بازاریابی و متعاقب آن فروش مرتبط است. بنابراین به تمام مدیران و صاحبان کسب و کارها توصیه می کنم که به هیچ وجه اهمیت و جایگاه این معجزه گر کسب و کار یعنی بازاریابی را دست کم نگیرند، بازاریابی گرا باشند، قدرش را بدانند و نگاه عمیق ترو دقیق تری به آن داشته باشند.

نویسنده: احمد دیناری؛ مشاور و سخنران حرفه ای سرمایه گذاری گردشگری

به این مطلب امتیاز دهید.

میانگین امتیاز 4.4 / 5. تعداد آرا : 13

امتیازی ثبت نشده است.

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.